من ماندهام بهقول اصغر فرهادی اگر «بازیگر، بازیگر است» خب چرا کارگردان و فیلمنامهنویس و نویسنده و … هم همینها نباشند. حاتمیکیا و افخمی در کاردگردانیشان اصلاً بد نیستند (دو فیلم روبانِ قرمز و گاوخونی را ببینید)، کارگرداناند. حسین شریعتمداری هم نثرش از عبید زاکانی بهتر است وقتی سرمقالههای کیهان را مینویسد، نویسنده است… خب چرا از استعداد اینها بیشتر استفاده نکنیم!
انتظار شجاعت از کسی داشتن شاید زیادهروی باشد اما استدلالی تا این حد بیپایه بکار بردن، همه را احمق فرض کردن است که خودش نادانیست.
ترسیدن و از دیگران محتاطتر بودن حق هر کسیست (همچنان که حقِ کیارستمی بود)، اما بهجای لب فروبستن، در دام تزویر افتادن در پیاش توجیههای احمقانه هم میآورد.
سلام،
چون نشانی دیگری از شما نداشتم اینجا می نویسم. بعنوان بخشی از کار درونی که این روزها روی خودم انجام میدم باید برگردم و از آدمهایی که بهشون صدمه زدم عذر خواهی کنم.
اسم شما هم در لیست بود. ماجرا مربوط به پانزده سال پیش می شود و کم و کاستی های من را می شود گذاشت پای خیلی چیزها ولی لب کلام این است که، آدم بی رحم و خشن و خائنی بودم و ترکش های رفتارهای مخربم به شما هم اصابت کرد.
بدینوسیله عذر خواهی می کنم. امیدوارم ببخشید و خیلی دیر نباشد. گاهی پنجاه سال طول می کشد تا خودمان را در آینه ببینیم.
با آرزوی سلامتی،
ت.